دانلود جدیدترین سوالات آزمون رانندگی پاها رو اروم اروم از کلاج بیار بالا - نیشگاز

دنده 1 فقط برای حرکته ماشین اگر در دنده هست دنده خلاص - استارت- کلاچ -پا روز گاز -دنده یک حرکت

دانلود جدیدترین سوالات آزمون رانندگی پاها رو اروم اروم از کلاج بیار بالا - نیشگاز

دنده 1 فقط برای حرکته ماشین اگر در دنده هست دنده خلاص - استارت- کلاچ -پا روز گاز -دنده یک حرکت

100 سال دیگه هیچکدوم از ما نیستیم

نه من نه تو  نه اون  هیچکدوم از ما  زنده  نیستیم هر  100  سال  همه  ادمها  عوض  میشن ...تاریخ و محیط جغرافیایی زندگی  ادمها  رو  میسازه هرکسی  هر جا  دنیا  میاد  اون  شکلی میشه  در  برزیل  قهوه دنیا  میاد چون قهوه  میکارند در افغانستان گندم ...البته  عمر ادمهایی که  رانندگی  میکنند  خیلی  کمتره چون همیشه در  جاده  حادثه در  کمینه  اما  ادمهایی  که یه  جا  میشنن  شغلشون خوبه و بیشتر  عمر می کنند ...ولی  آخرش  همه  تا 100  سال ...راستی اون موقعها  100  سال  دیگه  وقتی  به  تاریخ  نگاه  می   کنند چه چیزهایی  می  بینند  می  خوانند ادم حیلی  دلش  میخواد  یک  لحظه بیاد زنده بشه  و  100  سال  دیگر  رو  ببینه همانطوری  که  اگه  ادمهای  100  سال  قبل  بیان  در  حال حاضر رو  ببینند از  تعجب  شاخ  در  می آرن و  100 سال  به  خاطر  این  گفتم  که  ادمها  معمولا  در سنهای  70 تا 80 سال  می  میرند و حالا خیلی  دیگه  زندگی  کنند شاید  حالا  85  سال  آخرش دیگه خیلی  عمر کنند 90 و  حالا باز هم  طولانی ترش  کنند فوق  فوقش  95  سال  5  سال  هم  همینجوری  اضافه کردم بشه  100  سال  تا  حالا  کسی  رو  دیدی  بیشتر  از 100  سال  عمر  کنه؟  نه  والله  نه  بلا  ادم  شاخ  در  میاره....

آیا وقتی ترسیدی باید جیغ زد؟ مثل زمان غم که گریه می کنی؟

ترس و وحشت فرو رفتن در گلی مثل باتلاق تا گلو نمیشه بیرون اومد و ادم گیر کرده و شروع میکنه داد میزنه کمک کمک آهای  هیچکس اینجا نیست من دارم  در گل و لای  فرو میرم مثل زمانی که  ادم شاد هست میخنده و  قهقه شادی  سر میده ترس هم وحشتناکه میخوای در نیمه های شب از خونه ای که تنها هستی بری داخل حیاط ناگهان در صدا می ده و یکی می پره اونور می ترسی سایه اونو می بینی این دیگه چیه ایا اون یک دزده؟ یک آدمکش و قاتله ناگهان پنجه های دستش را میبینی که سایه اش در جلوی تو افتاده به جای 5 انگشت 7 تا داره 2 تا دندانش بزرگتر و درازتره شاید اون دراکولا هست ..سینمای ترس مدرن از اینجا آغاز می‌شود. آلفرد هیچکاک (Alfred Hitchcock) تلاش‌های بی‌حد و حصری کرد تا سینماهای آمریکایی را متقاعد کند، هنگامی که فیلم روانی (Psycho) شروع به پخش می‌کند به هیچکس اجازه ندهند تا بر ترس خود از وحشت و داستان پر پیچ و خم آن سرپوش بگذارد. تماشاگران هم از این تجربه استقبال کردند (جیغ زدن در سینما خیلی لذت بخش است!) و روانی تبدیل شد به سود‌آورترین فیلم سیاه و سفیدی که تا کنون ساخته شده‌است. حالا بعد از تقریبا ۶۰ سال، روانی به همان اندازه ترسناک و اعصاب‌خورد کن است. چند دقیقه‌ی طولانی اول و غیر ضروری فیلم که به عنوان مقدمه‌ای بر آن عمل کرده و پر است از دیالوگ‌هایی که داستان را روشن می‌کنند، همیشه کمی از ذوق تماشاگر ذر ابتدا می‌کاهد اما چیزی از جایگاه همیشگی آن به عنوان یک چشم‌انداز فرهنگی کم نمی‌کند.



۲- (Peeping Tom (1960:

در همان سالی که روانی روانه بازار شد، تام چشم‌چران (Peeping Tom) هم عرضه شد و به همین خاطر در طول ۵ دهه مدام با هم مقایسه می‌شدند. بحث بر سر اینکه کدام آنها اولین فیلم Slasher بودند داغ است. در حالی که روانی یک موفقیت روزافزون بود، تام چشم‌چران هم مانند بمب ترکید. این فیلم که ساخته‌ی کارگردان انگلیسی مایکل پاول (Michael Powell) است، درامی روانشناختی درباره قاتلی سریالی‌ست که با یک دوربین فیلمبرداری متحرک از حالات و احساسات قربانیان در حال مرگش فیلم می‌گیرد. اگرچه اشراف استادانه‌ی پاول بر مسائل فنی غیر قابل انکار است و در گذشته به عنوان یکی از بهترین فیلم‌سازان آمریکا شناخته می‌شد، منتقدین آن زمان فیلم را به خاطر آنچه سادیسم و فساد اخلاقی می‌خواندند کوباندند و موقعیت شغلی پاول هرگز بهبود نیافت.

حالا در کنار درام کفش‌های قرمز (The Red Shoes) ساخته‌ی خود پاول، تام چشم‌چران به اعتقادی یکی از بهترین فیلم‌های تاریخ است. فهمیدن اینکه چرا در دهه ۱۹۶۰ از نسبت به این فیلم تنفر وجود داشت زیاد سخت نیست: موضوع فیلم حال انسان را بد می‌کند و دیدن آن مثل روانی هیچکاک هیجان انگیز و بامزه نیست. اگرچه ترسناک‌تر، بی‌رحم‌تر و بدجنس‌تر از روانی‌ست. فیلم هوشمندانه‌ای هم هست، بسیار خشم‌برانگیز و جلوتر از زمان خود که به ارضای جنسی نامتعارف از نگاه یک فیلم‌ساز می‌پردازد.



۳- (Freaks (1932:

باز هم یکی از بهترین فیلم‌های ترسناکی که تا کنون ساخته شده، و شغل کارگردانش را نابود کرد. بعد از موفقیت باورنکردنی فیلم دراکولا (Dracula) در سال ۱۹۳۱، به فیلمساز استودیویی تاد براونینگ (Tod Browning) این آزادی داده شد که هر فیلمی خواست بسازد. او ساخت و حاصل، دیوانه‌ها (Freaks)، ترسناک‌تر از آن بود که ۱۹۳۲ بتواند هضمش کند. داستان آن درباره زنی بود که قصد دارد با فریب کوتوله‌ای ثروتمند را به ازدواج خود درآورد اما دوستان کوتوله پی می‌برند که زن چشم به ثروت مرد دوخته‌است. دیوانه‌ها آنقدر ترسناک بود که در اولین اکران آزمایشی‌اش زنی MGM را تهدید به شکایت کرد چون مدعی بود فیلم باعث سقط بچه‌اش شده. استودیو شدیدا قسمت‌هایی از فیلم را کات کرد، و آن را از ۹۰ دقیقه به حدود یک ساعت رساند. در نهایت قسمت زیادی از پرده‌ی سوم فیلم که بسیار بی‌رحمانه هم بود حذف شد.

اگرچه حالا می‌توانید فیلمنامه‌ی کامل فیلم را در اینترنت پیدا کنید، به نظر می‌رسد آن نیم ساعت حذف شده از فیلم تا ابد از دست رفته است (شاید یکی از تراژدی‌های بزرگ سینما!). حتی در نسخه‌ی تلطیف شده‌اش دیوانه‌ها یک شکست بزرگ در گیشه و در قلم منتقدان بود، شاید چون آنقدر فیلم را دست‌کاری کردند که از اصلش دور شد. در بریتانیا تا سه دهه تحریم شد، اما در طول سال‌ها تبدیل به یک کالت جهانی و به عنوان یک شاهکار دیر شناخته‌شده معرفی شد.