این شهرها به دریا نزدیکند شهرها همه ایرانی و در شمال هستند هیچ شهری که به دریا نزدیک باشه و خارجی باشه مانند آنتالیا یا آنیلا در ترکیه اینجا نیست همه داخلی و همه هم در شمال ایران چند تا از شهرهایی که در شمال ایران به دریا نزدیک هستند کدامند؟ وقتی از هر شهری در ایران هستید و قصد مسافرت به گیلان یا مازندران را دارید این شهرها به دریا خیلی نزدیک هستند شهر بندر انزلی در فاصله 35 کیلومتری رشت قرار دارد. این شهر یکی از بندرهای مهم در ایران در گیلان هست فاصله این شهر زیبا به دریا کمتر از 2 کیلومتر هست. شهر کیاشهر که به آستانه اشرفیه نزدیک هست در فاصله 30 کیلومتری به رشت هست این شهر نیز خیلی نزذیک هست و فاصله ان تا دریا کمتر از 3 کیلومتر است در لنگرود نیز چمخاله هست فاصله ان تا رشت 65 کیلومتر است چمخاله چسبیده به دریاست شهرهای رودسر رامسر کلاچای نور علمده بابلسر فریونکنار نکا و محمودآباد هم خیلی به دریا نزدیکند و در ایتان مازندران قرار دارد همنطور چالوس شهسوار یا همان تنکابن نیز به همین صورت نزدیک هستند . noaran.blogsky.com
وقتی به شمال ایران سفر می کنید و برای مسافرت و دیدن کوهها و دشتها و چمنزار های سرسبز اگر به دنبال شنا کردن در دریا هستید بیشتر شهرهای استان گیلان و هم چنین استان مازندران در کنار جاده ها هستند که دریا را هم میشه از نزدیک با چشمان غیر مسلح دید.شهرهای کنار دریا در مازندران و گیلان عبارتند از -فریدونکنار- محمودآباد - بابلسر - رامسر - نور و علمده و نوشهر و چالوس شهسوار یا همان تنکابن رودسر کلاچای لنگرود لاهیجان دریا داره اما دورتره ولی از لاهیجان میشه به دریای دستک و چمخاله که نزدیکترین هستند رفت بندر انزلی زیباکنار و آستارا.....
چگونه در بستر خود تنها خفته ای تو چگونه خوابت میاد من هم در بستر خودم تنها خوابیده ام اما بیاد تو که می افتم خوابم نمیاد بیا باز آ در خلوت من بیا تا برات بگم قصه ماه و پری بیا تا برات بگم بره تا رفت تو خیال گرگ پریدو اونو خورد شبها که میشه همیشه تنها می خوابی تو به دنبال منی من هم به دنبال تو اما ما به هم نمی رسیم تو اونور دنیایی با دین و مذهب دیگه من اینور دنیام با یه فرهنگ دیگه اما ما عاشق هم هستیم مگه نه هیج چیزی نمیتونه ما رو از هم جدا کنه ما 2 تا عاشق رودیم مگه نه ما یه روز هر 2 تا مون به دریا می رسیم ما 2 تا مال همیم مگه نه بخواب ای مهربانترین یارم بخواب.......
گم کرده چه گم کرده؟ و اما مرا یاد تو را فراموش اسمش شاید باجناق بود گم کرده چه گم کرده خیلی خوب بود یه چیزی پیدا می شد می گفتند گم کرده چه گم کرده بعدش جایزه اما مرا یاد تو را فراموش چی بود؟ خوب یک مرغ رو در نهار یا شام که می خوردند یه استخوان در قسمت گردن شاید هم ران شاید هم سینه داشت که گوشتش را می خوردند و اون استخوان مثل شکل 7 یا وی یا اصلا شاید هم به اون قسمت می گفتند باجناق خلاصه اونو توی دست می گرفتند و می گفتند اینو بشکن اون می گرفت می شکست بازنده می شد چون مرا یاد بود تو را فراموش که نباید چیزی از من می گرفتی ...